معنی پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن, معنی پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن, معنی /ا;dcabj، fاxkاjbilcbj، kاju abj، fتاodc اjbاoتj /sdj، urfd، kاju، mاru bc urf، /aتd، urf اjbاoتj, معنی اصطلاح پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن, معادل پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن, پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن چی میشه؟, پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن یعنی چی؟, پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن synonym, پاگیرشدن، بازماندهکردن، مانع شدن، بتاخیر انداختن پسین، عقبی، مانع، واقع در عقب، پشتی، عقب انداختن definition,